کد مطلب:225662 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123
عنایت امام رضا به یکی از کفشدارانش
یكی از كفشداران بارگاه ملكوتی امام رضا علیه السلام نقل می كند: سال ها پیش، كه فراوانی امروزه نبود، شبی بعد از فراغت از خدمت كفشداری، روانه ی استراحتگاه گردیدم. چون چیزی نخورده بودم، گرسنگی به من فشار آورد. بنابراین به بازار برگشتم، تا چیزی را برای شام خود
[ صفحه 111]
خریداری كنم؛ ولی چون دیر وقت بود، به علت بسته بودن مغازه ها، موفق نشدم چیزی تهیه كنم.و در نتیجه مجددا به صحن مقدس برگشتم، و در حالی كه گرسنگی به شدت مرا تحت فشار قرار داده بود، متوجه ضریح مطهر شده، و خطاب به حضرت رضا علیه السلام عرض كردم:
«ای مولای من! گرسنگی، مرا از پا در آورده، و دیگر طاقت ندارم. عنایتی بفرمایید.» در همین حین، ناگهان! صدایی از در مبارك نقره به گوشم رسید. خودم را به آنجا رساندم. دیدم طبقی نهاده شده، كه در آن نان و حلوای تازه ی معطر می باشد. پس روی خود را متوجه ضریح نورانی آن حضرت نموده، و از بذل عنایتش به این غلام كوچك بارگاهش تشكر كردم. سپس با شوق تمام، آن غذای متبرك را خوردم، و گرسنگی ام به طور كامل برطرف گردید [1] .
السلام علی المخلصین فی طاعة الله
[ صفحه 111]
خریداری كنم؛ ولی چون دیر وقت بود، به علت بسته بودن مغازه ها، موفق نشدم چیزی تهیه كنم.و در نتیجه مجددا به صحن مقدس برگشتم، و در حالی كه گرسنگی به شدت مرا تحت فشار قرار داده بود، متوجه ضریح مطهر شده، و خطاب به حضرت رضا علیه السلام عرض كردم:
«ای مولای من! گرسنگی، مرا از پا در آورده، و دیگر طاقت ندارم. عنایتی بفرمایید.» در همین حین، ناگهان! صدایی از در مبارك نقره به گوشم رسید. خودم را به آنجا رساندم. دیدم طبقی نهاده شده، كه در آن نان و حلوای تازه ی معطر می باشد. پس روی خود را متوجه ضریح نورانی آن حضرت نموده، و از بذل عنایتش به این غلام كوچك بارگاهش تشكر كردم. سپس با شوق تمام، آن غذای متبرك را خوردم، و گرسنگی ام به طور كامل برطرف گردید [1] .
السلام علی المخلصین فی طاعة الله
[1] خراساني، مهدي، كرامت امام رضا (ع)، چاپ پنجم، ص 52.